صلح پایدار
چهار شنبه 27 / 8 / 1392برچسب:, :: 21:19 :: نويسنده : ارادتمند ابن بابويه ذيل آيه «وَ قَرْنَ فِي بُيُوتِكُنَّ وَ لا تَبَرَّجْنَ تَبَرُّجَ الْجاهِلِيَّةِ الْأُولى» 33 از حضرت صادق عليه السّلام روايت كرده فرمود معناى آيه آنست: كه طولى نخواهد كشيد كه جاهليت ديگرى پيش ميآيد. و ابن مسعود از پيغمبر اكرم صلى اللّه عليه و آله و سلّم روايت كرده كه فرمود يوشع بن نون وصى حضرت موسى عليه السّلام مدت سى سال بعد از موسى زندگى كرد و صفورا دختر شعيب عيال موسى بر عليه يوشع قيام نموده و با جمعى بجنگ او رفت و مدعى بود كه من سزاوارتر از تو هستم در امر شوهرم موسى يوشع با آنها جهاد كرد و صفورا را به نيكوترين وجهى باسارت درآورد و فرمودند عايشه دختر ابو بكر نيز با گروهى از امت قيام و بجنگ با على امير المؤمنين خواهد رفت و باسارت على در ميآيد و چه نيكو اسيرى و اين آيه در باره عايشه نازل شده كه در خانه بهنشيند و با مسلمانان و على جنگ نكند.
در بصائر الدرجات ذيل آيه «إِنَّما يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ» 33 از حضرت باقر عليه السّلام روايت كرده كه فرمود مراد از رجس در اين آيه شك است و ما هرگز در دين خود شك نميكنيم. و اين حديث را ابن بابويه نيز از حضرت صادق عليه السّلام نقل نموده است. و اخبار بسيارى از طرق عامه و خاصه در دست ميباشد كه همه آنها مؤيد بر اين است كه آيه تطهير در شأن خمسه طيبه نازل شده يعنى در شأن رسول اكرم صلى اللّه عليه و آله و على ابن أبي طالب و فاطمه زهرا و حسن و حسين عليهم السلام نازل شده روزى پيغمبر اكرم صلى اللّه عليه و آله در خانه ام سلمه تشريف داشتند و على و زهرا و حسنين را بخواند و تمام آنها و حضرتش در زير عباى يمانى (كسا) جمع شده در مقام مناجات با پروردگار بر آمده و فرمود خداوندا اينها اهلبيت من هستند كه در باره آنها بمن وعده فرمودهاى خداوندا پليدى و رجس را از ايشان دور فرما و آنها را پاك و پاكيزه گردان ام سلمه كه دعاى پيغمبر اكرم صلى اللّه عليه و آله و سلّم را شنيد عرض كرد يا رسول اللّه آيا من هم جزء اهلبيت محسوب ميشوم فرمودند خير تو از اهلبيت نيستى ولى بتو مژده ميدهم كه اهل بهشتى.
ابن بابويه از امير المؤمنين (ع) روايت كرده فرمود روزى با حسنين و فاطمه (ع) حضور پيغمبر اكرم (ص) در حجرهام سلمه شرفياب شديم جبرئيل آيه «إِنَّما يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَ يُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيراً» را نازل نمود آنحضرت فرمود يا على (ع) اين آيه در شأن تو و فاطمه (ع) و حسنين و ائمه گرام از فرزندان حسين (ع) نازل شده گفتم ايرسول خدا ائمه بعد از شما چند نفر باشند فرمود دوازده نفر اول آنها تو هستى بعد از تو حسن و حسين و على زين العابدين فرزند حسين (ع) و يك بيك اسامى ايشان را بيان نمود تا حضرت حجة (ع) و فرمود اسامى تمام شما بر ساق عرش نوشته شده در شب معراج پروردگار فرمود اينها نام اوصياء و ائمه بعد از تو ميباشند همه ايشان پاك و پاكيزه و معصوم هستند دشمنان آنها ملعونند. ابن بابويه ذيل آيه «وَ إِذْ تَقُولُ لِلَّذِي أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَيْهِ» 37 از ابى صلت هروى روايت كرده گفت روزى كه مأمون علماء مذاهب مختلفه را براى مباحثه با حضرت رضا عليه السّلام جمع نموده و در حضورش مجلس مباحثه را تشكيل داد من در آن محفل حاضر بوده على بن محمد بن جهم برخاسته رو بحضرت نموده گفت شما كه بعصمت انبياء قائل هستيد در باره اين آيه چه ميفرمائيد كه خطاب به محمد (ص) شده «وَ تُخْفِي فِي نَفْسِكَ مَا اللَّهُ مُبْدِيهِ» حضرت رضا (ع) فرمود واى بر تو كه قرآن را به رأى خود تاويل كرده و نسبت كار زشت به پيغمبر خدا ميدهى تفسير و تاويل قرآن ويژه راسخون در علم و ما ائمه است و فرمودند نام زنهاى پيغمبر اكرم (ص) در دنيا و آخرت معلوم بود و آنها مادران مؤمنين هستند و يكى از آنها زينب دختر جحش بود كه پيغمبر اكرم (ص) او را بحباله نكاح زيد پسرخوانده خويش در آورده بود و پيغمبر اكرم (ص) از سخنان مردم ترس داشت و خداوند ميفرمايد خدا سزاوار تر از هر كس است كه بايد از او ترسيد و خداوند متصدى تزويج كسى از بندگان خود نشد مگر تزويج آدم و حوا و رسول اكرم (ص) با زينب و على بن أبي طالب عليه السّلام با زهرا سلام اللّه عليها پيغمبر اكرم (ص) بنا بامر پروردگار پس از طلاق زيد زينب را بزوجيت خود درآورد على بن محمد گريه كرد و بحضرت رضا عليه السّلام عرض نمود هرگز قول خدا را در باره پيغمبران جز آنچه كه شما فرموديد بيان نخواهم نمود.
وَ إِذا سَأَلْتُمُوهُنَّ مَتاعاً فَسْئَلُوهُنَّ مِنْ وَراءِ حِجاب 53 امير المؤمنين در خانه آمد و آهسته دق الباب نمود پيغمبر اكرم صلى اللّه عليه و آله دانست كه امير المؤمنين عليه السّلام پشت در است ولى ام سلمه كوبنده در را تشخيص نداد و در باز كردن درب خانه تعلل نمود پيغمبر اكرم صلى اللّه عليه و آله و سلّم بام سلمه فرمود در را باز كن ام سلمه عرض كرد در اين آيه كه نازل شده خداوند ميفرمايد: وَ إِذا سَأَلْتُمُوهُنَّ مَتاعاً فَسْئَلُوهُنَّ مِنْ وَراءِ حِجابٍ چه لزومى دارد كه من در را باز كنم اجازه فرمائيد منظور كسى را كه در ميزند سؤال نموده و بعرض برسانم پيغمبر اكرم متغير شده فرمود اطاعت امر رسول خدا اطاعت فرمان خدا است كسى كه پشت در است دوست خدا و رسول خدا است و هرگز بدون اجازه وارد نميشود و تا تو پس از باز كردن در داخل نشده و مستور و پنهان نشوى داخل خانه نخواهد شد پس از آنكه ام سلمه در را گشود و امير المؤمنين عليه السّلام وارد منزل گرديد پيغمبر اكرم صلى اللّه عليه و آله و سلّم از ام سلمه پرسيد كه آيا اين شخص را ميشناسى ام سلمه عرض كرد بلى او على بن أبي طالب عليه السّلام است رسول خدا فرمود اى ام سلمه بدان و آگاه باش گوشت اين على گوشت من و خون او خون منست و او براى من بمنزله هرون است نسبت بموسى جز آنكه پس از من پيغمبر ديگرى نيست اى ام سلمه بشنو و شهادت بده كه على بن أبي طالب عليه السّلام سيد اوصياء من و محل علم من و باب اللّه است كه بايد همه از آن راه بخداشناسى بروند و او برادر و خليفه من است در ميان امت من و هرگز از من جدا نشود اى ام سلمه بشنو و بخاطر بسپار و شهادت بده كه على جهاد ميكند با ناكثين و قاسطين و مارقين. اين حديث را سيد رضى در كتاب مناقب روايت كرده است.
ابن بابويه ذيل آيه «وَ قَرْنَ فِي بُيُوتِكُنَّ وَ لا تَبَرَّجْنَ تَبَرُّجَ الْجاهِلِيَّةِ الْأُولى» 33 از حضرت صادق عليه السّلام روايت كرده فرمود معناى آيه آنست: كه طولى نخواهد كشيد كه جاهليت ديگرى پيش ميآيد. و ابن مسعود از پيغمبر اكرم صلى اللّه عليه و آله و سلّم روايت كرده كه فرمود يوشع بن نون وصى حضرت موسى عليه السّلام مدت سى سال بعد از موسى زندگى كرد و صفورا دختر شعيب عيال موسى بر عليه يوشع قيام نموده و با جمعى بجنگ او رفت و مدعى بود كه من سزاوارتر از تو هستم در امر شوهرم موسى يوشع با آنها جهاد كرد و صفورا را به نيكوترين وجهى باسارت درآورد و فرمودند عايشه دختر ابو بكر نيز با گروهى از امت قيام و بجنگ با على امير المؤمنين خواهد رفت و باسارت على در ميآيد و چه نيكو اسيرى و اين آيه در باره عايشه نازل شده كه در خانه بهنشيند و با مسلمانان و على جنگ نكند.
در بصائر الدرجات ذيل آيه «إِنَّما يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ» 33 از حضرت باقر عليه السّلام روايت كرده كه فرمود مراد از رجس در اين آيه شك است و ما هرگز در دين خود شك نميكنيم. و اين حديث را ابن بابويه نيز از حضرت صادق عليه السّلام نقل نموده است. و اخبار بسيارى از طرق عامه و خاصه در دست ميباشد كه همه آنها مؤيد بر اين است كه آيه تطهير در شأن خمسه طيبه نازل شده يعنى در شأن رسول اكرم صلى اللّه عليه و آله و على ابن أبي طالب و فاطمه زهرا و حسن و حسين عليهم السلام نازل شده روزى پيغمبر اكرم صلى اللّه عليه و آله در خانه ام سلمه تشريف داشتند و على و زهرا و حسنين را بخواند و تمام آنها و حضرتش در زير عباى يمانى (كسا) جمع شده در مقام مناجات با پروردگار بر آمده و فرمود خداوندا اينها اهلبيت من هستند كه در باره آنها بمن وعده فرمودهاى خداوندا پليدى و رجس را از ايشان دور فرما و آنها را پاك و پاكيزه گردان ام سلمه كه دعاى پيغمبر اكرم صلى اللّه عليه و آله و سلّم را شنيد عرض كرد يا رسول اللّه آيا من هم جزء اهلبيت محسوب ميشوم فرمودند خير تو از اهلبيت نيستى ولى بتو مژده ميدهم كه اهل بهشتى.
ابن بابويه از امير المؤمنين (ع) روايت كرده فرمود روزى با حسنين و فاطمه (ع) حضور پيغمبر اكرم (ص) در حجرهام سلمه شرفياب شديم جبرئيل آيه «إِنَّما يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَ يُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيراً» را نازل نمود آنحضرت فرمود يا على (ع) اين آيه در شأن تو و فاطمه (ع) و حسنين و ائمه گرام از فرزندان حسين (ع) نازل شده گفتم ايرسول خدا ائمه بعد از شما چند نفر باشند فرمود دوازده نفر اول آنها تو هستى بعد از تو حسن و حسين و على زين العابدين فرزند حسين (ع) و يك بيك اسامى ايشان را بيان نمود تا حضرت حجة (ع) و فرمود اسامى تمام شما بر ساق عرش نوشته شده در شب معراج پروردگار فرمود اينها نام اوصياء و ائمه بعد از تو ميباشند همه ايشان پاك و پاكيزه و معصوم هستند دشمنان آنها ملعونند. ابن بابويه ذيل آيه «وَ إِذْ تَقُولُ لِلَّذِي أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَيْهِ» 37 از ابى صلت هروى روايت كرده گفت روزى كه مأمون علماء مذاهب مختلفه را براى مباحثه با حضرت رضا عليه السّلام جمع نموده و در حضورش مجلس مباحثه را تشكيل داد من در آن محفل حاضر بوده على بن محمد بن جهم برخاسته رو بحضرت نموده گفت شما كه بعصمت انبياء قائل هستيد در باره اين آيه چه ميفرمائيد كه خطاب به محمد (ص) شده «وَ تُخْفِي فِي نَفْسِكَ مَا اللَّهُ مُبْدِيهِ» حضرت رضا (ع) فرمود واى بر تو كه قرآن را به رأى خود تاويل كرده و نسبت كار زشت به پيغمبر خدا ميدهى تفسير و تاويل قرآن ويژه راسخون در علم و ما ائمه است و فرمودند نام زنهاى پيغمبر اكرم (ص) در دنيا و آخرت معلوم بود و آنها مادران مؤمنين هستند و يكى از آنها زينب دختر جحش بود كه پيغمبر اكرم (ص) او را بحباله نكاح زيد پسرخوانده خويش در آورده بود و پيغمبر اكرم (ص) از سخنان مردم ترس داشت و خداوند ميفرمايد خدا سزاوار تر از هر كس است كه بايد از او ترسيد و خداوند متصدى تزويج كسى از بندگان خود نشد مگر تزويج آدم و حوا و رسول اكرم (ص) با زينب و على بن أبي طالب عليه السّلام با زهرا سلام اللّه عليها پيغمبر اكرم (ص) بنا بامر پروردگار پس از طلاق زيد زينب را بزوجيت خود درآورد على بن محمد گريه كرد و بحضرت رضا عليه السّلام عرض نمود هرگز قول خدا را در باره پيغمبران جز آنچه كه شما فرموديد بيان نخواهم نمود.
وَ إِذا سَأَلْتُمُوهُنَّ مَتاعاً فَسْئَلُوهُنَّ مِنْ وَراءِ حِجاب 53 امير المؤمنين در خانه آمد و آهسته دق الباب نمود پيغمبر اكرم صلى اللّه عليه و آله دانست كه امير المؤمنين عليه السّلام پشت در است ولى ام سلمه كوبنده در را تشخيص نداد و در باز كردن درب خانه تعلل نمود پيغمبر اكرم صلى اللّه عليه و آله و سلّم بام سلمه فرمود در را باز كن ام سلمه عرض كرد در اين آيه كه نازل شده خداوند ميفرمايد: وَ إِذا سَأَلْتُمُوهُنَّ مَتاعاً فَسْئَلُوهُنَّ مِنْ وَراءِ حِجابٍ چه لزومى دارد كه من در را باز كنم اجازه فرمائيد منظور كسى را كه در ميزند سؤال نموده و بعرض برسانم پيغمبر اكرم متغير شده فرمود اطاعت امر رسول خدا اطاعت فرمان خدا است كسى كه پشت در است دوست خدا و رسول خدا است و هرگز بدون اجازه وارد نميشود و تا تو پس از باز كردن در داخل نشده و مستور و پنهان نشوى داخل خانه نخواهد شد پس از آنكه ام سلمه در را گشود و امير المؤمنين عليه السّلام وارد منزل گرديد پيغمبر اكرم صلى اللّه عليه و آله و سلّم از ام سلمه پرسيد كه آيا اين شخص را ميشناسى ام سلمه عرض كرد بلى او على بن أبي طالب عليه السّلام است رسول خدا فرمود اى ام سلمه بدان و آگاه باش گوشت اين على گوشت من و خون او خون منست و او براى من بمنزله هرون است نسبت بموسى جز آنكه پس از من پيغمبر ديگرى نيست اى ام سلمه بشنو و شهادت بده كه على بن أبي طالب عليه السّلام سيد اوصياء من و محل علم من و باب اللّه است كه بايد همه از آن راه بخداشناسى بروند و او برادر و خليفه من است در ميان امت من و هرگز از من جدا نشود اى ام سلمه بشنو و بخاطر بسپار و شهادت بده كه على جهاد ميكند با ناكثين و قاسطين و مارقين. اين حديث را سيد رضى در كتاب مناقب روايت كرده است.
در كافى ذيل آيه «إِنَّ اللَّهَ وَ مَلائِكَتَهُ يُصَلُّونَ عَلَى النَّبِيِّ» 56 از ابى مريم انصار روايتى كرده گفت حضور حضرت باقر (ع) عرض كردم صلوات بر پيغمبر اكرم (ص) چگونه است فرمود وقتى كه امير المؤمنين (ص) بدن مقدس پيغمبر اكرم را غسل داد و كفن نمود ده نفر از اصحاب وارد شده پيرامون جسد مطهر پيغمبر اكرم دور زده و امير المؤمنين (ع) در وسط آنها ايستاده فرمود «إِنَّ اللَّهَ وَ مَلائِكَتَهُ يُصَلُّونَ عَلَى النَّبِيِّ يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا صَلُّوا عَلَيْهِ وَ سَلِّمُوا تَسْلِيماً» تمام حاضرين اين آيه را تلاوت كردند. و در محاسن از حضرت صادق (ع) روايت كرده فرمود مراد از آيه صلوات فرستادن بر پيغمبر اكرم (ص) و تسليم شدن بآنچه از جانب خداوند ابلاغ فرموده ميباشد.
طبرسى ذيل آيه «إِنَّ الَّذِينَ يُؤْذُونَ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ» از حضرت عسكرى (ع) روايت كرده فرمود وقتى براى يكى از غزوات، پيغمبر اكرم (ص) لشگرى به سر كردگى و امارت امير المؤمنين (ع) فرستاد پس از پيروزى در جنگ و موقع تقسيم غنائم امير المؤمنين (ع) ميل داشت جاريه و كنيزى خريدارى و بهاء او را از سهمى كه از غنائم نصيب حضرتش ميشود پرداخت نمايد. حاطب بن ابى بلتعه و بريده اسلمى حيله كرده و قيمت جاريه را زياد كردند و موقع مراجعت آن دو نفر حضور پيغمبر اكرم (ص) شتافته و سعايت كرده و گفتند على (ع) جاريه را خريدارى و قيمت او را از غنايم مسلمانان پرداخته است پيغمبر اكرم (ص) كه همواره متين و شكيبا بودند سخت متغير و خشمناك شده رنگ چهره مباركش تغيير كرده و اعضاء بدنش بلرزه افتاده فرمودند اى بريده چگونه رسول خدا را اذيت ميكنى و حال آنكه امروز شنيدى «إِنَّ الَّذِينَ يُؤْذُونَ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ». 57 تا آخر آيه را قرائت فرمود بريده عرض كرد من با بيان خود قصد آزار شما را نداشتم حضرت فرمودند تو قصد آزار على (ع) را داشتى و على نفس من است مگر نميدانى من از على و على از منست هر كه على را بيازارد مرا آزرده و هر كه مرا بيازارد خدا را اذيت نموده و بر خدا حتم است كه آزاركننده را بعذاب دردناكى در آتش جهنم معذب بدارد اى بريده تو بهتر ميدانى يا خداوند تبارك و تعالى تو بهتر ميدانى يا خوانندگان لوح محفوظ تو بهتر ميدانى يا فرشتگان ارحام تو بهتر ميدانى يا فرشتگان محافظ على (ع) بريده عرض كرد همه اينها از من بهتر ميدانند پيغمبر اكرم (ص) فرمود چگونه تخطئه نموده و على را ملامت و سرزنش ميكنى و در كارهاى او خرده گيرى مينمائى اين است جبرئيل كه مرا خبر داده كه حفظه على هرگز از زمان كودكى تا كنون گناهى بر او ننوشتهاند و اين فرشتگان ارحام ميباشند كه گواهى ميدهند پيش از آنكه على از شكم مادر متولد شود و بعد از آن مرتكب لغزش و گناه نشده و اين قرائت كنندگان لوح محفوظ هستند كه در شب معراج بمن خبر دادند كه در لوح نوشته شده على معصوم است. اى بريده بر خلاف آنچه خداوند فرموده در باره على نيايش و متعرض او نشو على امير المؤمنين و بزرگ نيكوكاران و يكتا سوار مسلمين و پيشرو سفيد رويان و تقسيمكننده بهشت و دوزخ است هيچيك از مسلمانان حق ندارند و نبايد در باره او كيد و مكر روا بدارند قدر و منزلت على در پيشگاه پروردگار بالاتر از قدر و منزلت تمام مسلمانان است آيا ميل دارى كه ترا خبرى بدهم تا موجب روشنى ديده و قوت قلب تو و تمام مؤمنين شود عرض كرد بلى فرمود روز قيامت كه ميشود خداوند جمعى را مبعوث ميگرداند و در مقام سنجش اعمال آنها بر نيايد سيئات اعمال ايشان باعث سنگينى ميزان گناهان ميشود از آنها مىپرسند پس حسنات اعمال شما كجا است آنها در كمال شرمندگى عرضه ميدارند كه ما حسناتى نداريم خطاب ميرسد اگر شما براى خود حسناتى قائل نيستيد ما حسنات شما را مىشناسيم به باد امر ميشود رقعه كوچكى آورده و در كفه حسنات آنها ميگذارد و چنان برترى از سيئات حاصل ميشود كه فاصله آنها باندازه زمين و آسمان و بآنها ميگويند دست پدر و مادر و برادر و خواهر و خاصان خود را گرفته و داخل بهشت شويد اهل محشر فرياد برآورند پروردگارا ما سيئات اين جمع را دانستيم ولى حسنات ايشان را نفهميديم. خطاب ميرسد اينها دوستداران على بودند چون آنها على را دوست داشتند ما هم ايشان را بدوستى خود پذيرفتيم و بدوستى و محبت على گناهان ايشان را بخشيده و سيئات آنها را بحسنات مبدل ساختيم و بهشت را بايشان و پدران و دوستانشان واجب كرديم. اى بريده كسانيكه بر اثر بغض و دشمنى با على بجهنم ميروند تعدادشان بيشتر از سنگريزههائى است كه بجمره مىاندازند بترس از آنكه از كسانى نباشى كه بر اثر عداوت و بغض با على بجهنم ميروند. اين حديث را جمعى از عامه مانند ترمذى در جامع و ابو نعيم در كتاب حليه و بخارى در صحيح و موصلى در مسند خود و احمد در فضائل و مسند خود و خطيب در اربعين نقل نمودهاند. و فرمود اين آيه نازل شده در باره كسانى كه حق امير المؤمنين (ع) و فاطمه زهرا (ع) را غصب كرده و ايشان را اذيت نمودهاند و رسول اكرم (ص) فرمود هر كس فاطمه را در زمان حياة من اذيت كند مثل آنست كه در ممات من او را اذيت كرده و هر كه او را در ممات من بيازارد مانند آنست كه در حياة من او را آزرده باشد و هر كس فاطمه را اذيت كند مثل آنست كه مرا اذيت كرده و هر كه مرا اذيت كند البته خدا را اذيت نموده و مشمول لعنت ابدى خدا خواهد شد.
نظرات شما عزیزان:
درباره وبلاگ به وبلاگ من خوش آمدید آخرین مطالب پيوندها
نويسندگان
|
||||||||||||||||||||||||||
![]() |